«تاووش» و «نیوهی نیمدار» نخستین کتابهای مهدی یزدی محسوب میشوند؛ شاعری که بیش از پانزده سال است مینویسد اما در انتشار شعرهایش، تا کنون وسواس به خرج داده است. این دو کتاب در حالی در نشر مسطر منتشر شده است که یزدی پیش از سرودن این دو کتاب، تجارب شعری دیگری را از سر گذرانده اما آنها را در «تاووش» و «نیوهی نیمدار» نگانجده است. شعرهای هر دو کتاب یزدی را میتوان، شعرهایی ضد جریانهای شعریِ غالب امروز در نظر آورد؛ آثاری که گاه، طی برقراری گفتوگویی خلاقانه با جریان «شعر دیگر»، به عنوان یکی از جریانهای پیشروی دههی چهل شعر فارسی، رخ مینماید و البته در این مسیر، تغییر و تحولاتی را مد نظر دارد. زبان شعر او، سعی دارد بیتوجه به مؤلفههای شعرهای مرسوم و متعارف سالهای اخیر، برکنار از ذوقزدگیها و هیجانات زودگذر، در کارکردهای گوناگون کلمات تمرکز کند و اجرایی متفاوت را پیشنهاد دهد.
این کتاب، مجموعه هفت شعر است که با عناوین زیر در این کتاب گنجانده شده است:
مقامه
بیجاده
بروز
رقیق
هیهات ر گان بریده ن فس آبی
نیوه ی نیم دار
شعری از هر کتاب را میخوانیم:
[بخشی از شعر « هیهاتِ رگانِ بریدهی نَفْسِ آبی» از «نیوهی نیمدار»]
؟امیدوارید سنگ بر آب بند شود
آیا بندی پوست بند را لمس نمیکند.
من تمام شدهام از تدریج
من رفتهام از رفتن
من ماتَم از شما برده است
؟مگر آن زمان که سر نگاه میکرد، سر را به یاد میآورد.
حالا که لمسَم فقط
نگاهَم
ببُرید و از قفا ببُرید!
مطالب بیشتر
برای ثبت نظر، لازم است ابتدا وارد حساب کاربری خود شوید.