در این کتاب به این نکته اشاره میرود که مهرورزیدن، مهر آوردن، از جمله کلماتی هستند که به معنی ورود به ساحت مقدس محبّت و مودت است. «مهر» در ادبیات فارسی به معنای «خورشید» نیز میباشد که منبع نور و گرمی است. نیاز به مهر و محبّت در انسان امر ضروری به نظر میرسد که نقش و اهمیت آن کمتر از نیازهای اولیه همچون خوراک و پوشاک نمیباشد.
مثلاً اگر به کودک¬مان توجّه کنیم میبینیم به گونهای خلق شده است که این نیاز خود را به صورتهای گوناگون از والدین طلب میکند، او خود را به مادر میچسباند. اصرار دارد که در آغوش او و یا دیگر افراد قرار گیرد، در دامن مادر بنشیند و روی زانوی او قرار گیرد، در کنار رختخواب والدین خود بخوابد و منتظر بوسیدن پدر و مادر خود میماند.
او دوست دارد دست به سر و صورت او بکشند و نوازشش کنند و حتی با کلماتی کودکانه، به او اظهار محبت و عشق نمایند که همه این موارد و مسائل را کاملاً درک میکند و میفهمد.
افرادی میتوانند به راحتی محبّت و علاقه خود را ابراز کنند که دارای صفات و ویژگیهای مثبت هستند و از نثار کردن عشق و دوستی خود واهمه ندارند، جلوههایی که در محبّت وجود دارد را میتوان با این کلمات بیان کرد: «دلسوزی، احساس مسئولیت، احترام، دانایی.» محبت معجونی معجزهگر است که به قول مولوی:
از محبت خارها گل میشود از محبّت سرکهها مل میشود
از محبت تلخها شیرین شود از محبّت مسها زرین شــود
از محبت نار نوری میشـود و زمحبّت دیو حوری میشـود
پس باید دقت کرد که باید کانون عشق و محبت ایجاد کنیم و تمام وجود خود را به این مهم اختصاص دهیم که در فرهنگ دین ما اصل و اساس دین بر محور محبّت و علاقه میچرخد که امام صادق(ع) فرمود: هَل الدّین اِلاّ الحُب؛ که آیا دین چیزی غیر از امر محبت و اظهار آن است.
برای ثبت نظر، لازم است ابتدا وارد حساب کاربری خود شوید.