صاحب کرامت کتاب «صاحب کرامت» از مجموعه کتاب های «حلقه عشاق» توسط واحد پژوهش انتشارات هنارس تولید و انتشارات هنارس آن را منتشر کرده است. مجموعه کتابهای «حلقه عشاق» به ارائه بخشهایی از زندگینامه، کرامات،توصیه ها، سیره عملی، نامه ها و اشعار بزرگان و علمای اسلام می پردازد . کتاب «صاحب کرامت» پنجمین کتاب از این مجموعه نفیس است که به شرح حال عالم عارف، حضرت آیت الله حسن علی نخودکی اصفهانی (ره) پرداخته است. شاید مجموعه های زیادی در این زمینه کار کرده باشند و کتاب های بیشماری را در مورد علما بخوانید، اما دقت و نگاه ریزبینانه مولفین این کتاب، ظرائفی تازه و نگاهی نو را به شما منتقل خواهد کرد

فروشنده هنارس
  • رده سنی بزرگسال
  • تعداد جلد 1
  • موضوع اخلاقی تربیتی
  • ناشر هنارس
  • نویسنده واحد پژوهش انتشارات هنارس
  • تعداد صفحه 176
  • قطع رقعی
  • نوع صحافی شومیز

محصولات مشابه

در حال بارگذاری ...

نقد و بررسی اجمالی

 

کتاب «صاحب کرامت» دارای فصل­ها و بخش­های زیر است:

زندگی­نامه

کرامت ها

سیره علمی و عملی

دستورالهمل هانماز

وصیت های آیت الله نخودکی اصفهانی

 

بخش­هایی از این کتاب را می­خوانیم:

آقای گلبیدی از قول سید حسین موسویان نقل کرد:

آقا سید حسین برای من نقل کردند که به واسطه آقای حاج سید حسین موسوی،امام جماعت مسجد سید اصفهان،به مرحوم حضرت آیت الله العظمی حاج شیخ حسنن نخودکی اصفهانی

(رحمت الله علیه) معرفی شدم. ایشان مرا به گرمی پذیرفتند و در هر سفر که به مشهد مشرف می شدم،خدمت ایشان

می رسیدم.در سفر دوم یا سوم بود که روزی در مدرسه خیرات خان واقع در بست پایین خیابان مشهد،در طبقه  فوقانی مدرسه،در حجره ایشان بودم  که از طبقه هم کف سر و صدایی بلند شد .

مرحوم حضرت آیت الله العظمی حاج شیخ حسن نخودکی اصفهانی(رضوان الله علیه)فرمودند:

چه خبر است؟

گفتند:طلبه ای را مار زده است.

فرمودند:او را بیاورید بالا.

گفتند:نمی تواند بیاید.ایشان خود بلند شدند و به راه افتادند .

من هم دنبال ایشان از پله ها پایین آمدم و همراهشان وارد اتاق طلبه شدیم .

دیدیم که طلبه روی زمین می غلطد .آقا پرسیدند:کجا را زده است ؟

طلبه شست پای خود را نشان داد.

مرحوم حاج شیخ انگشت مبارک را با آب دهان تر کرده و به محل گزیدگی مالیدند.درد به سرعت ساکت شد!!بعد فرمودند:

مار کجاست؟

مار را که در گوشه حجره بود،نشانش دادند.مرحوم حاج شیخ رو به مار کرده و فرمودند:می خواهی تو را تنبیه کنم؟چرا اذیت کردی؟

سپس رو به شخصی که قیافه و کسوت رعایا و کشاورزان را داشت و جوالی همراهش بود که به پشت می بست،رو کردند و فرمودند:جوال را بیاور

جوال را آورد و شیخ به مار فرمودند:برو داخل توبره!

مار حرکت کرد و وارد آن جوال شد و سپس به مار فرمودند:

دیگر کسی را اذیت نکن وگرنه تو را تنبیه خواهم کرد!!

به آن مرد هم فرمودند:آن را بردار و بیرون دروازه رهایش کن و در راه هم آزارش نده

 

ادامه مطلب

مشخصات فنی

مشخصات کتاب

  • نوع صحافی
    شومیز
  • قطع
    رقعی
  • تعداد صفحه
    176
  • نویسنده
    واحد پژوهش انتشارات هنارس
  • ناشر
    هنارس
  • موضوع
    اخلاقی تربیتی
  • تعداد جلد
    1
  • رده سنی
    بزرگسال
شما هم می‌توانید در مورد این کالا نظر بدهید.

برای ثبت نظر، لازم است ابتدا وارد حساب کاربری خود شوید.

بازگشت به بالا