کتاب «جام شهود» دارای فصلها و بخشهای زیر است:
مروری کلی بر زندگی نامه امام خمینی(ره)
سیره عملی، عرفانی حضرت امام خمینی (ره)
شرح سیره ی عرفانی امام خمینی در پیوند عرفان و سیاست
بحثی کوتاه در باب ولایت فقیه
حلمات و مطالب علامه طهرانی (ره) در باب توحید
بخشهایی از این کتاب را میخوانیم:
«عدالت، روحیه و نیرویی است که همواره متعادل عمل میکند و مطابق حق و واقعیت پیش میرود و حق هرکسی را به وی میدهد و جلو احساسات نفعطلبانهی شخصی یا انتقامجویی و بدخواهی و یا رفتار برابر سلیقه و میل خود را میگیرد و در یک کلمه، تابع حق و قانون است». عالمان مسلمان بیش از بحث در مورد عدالت اجتماعی، به عدالت شخصی و فردی عنایت داشته و در این زمینه نیز بر عدالت شخصی حاکم تأکید مضاعف کردهاند. مصداقهای توجه به عدالت فردی از تعاریفی که ارائه شده، پیداست. همچون تعریف عدالت به اعتدال قوای شهویه، غضبیه و عقلیه، استقامت بر شرع و طریقت اسلام، داشتن مروت و مردانگی که مروت به معنای سازگاری با هنجارهای اجتماعی و سرپیچی نکردن از آن است.
عدالت اجتماعی بدون عادل بودن مجری یا مجریان آن ناممکن است و شخص ناعادل هم در ایجاد جامعهای عدلمحور، ناتوان است. علمای مسلمان بر این باورند که حاکم مسلمان، الگوی جامعه است و براین اعتقادند که مردم، پیرو فرمانروایان خود هستند و اگر آنان، دادگرانه عمل کنند، شهروندان نیز عدالت را پیشهی خویش میسازند درسخنی از امام علی(ع) نمود این اندیشه را به خوبی میتوان دید:«پرچم عدالت را در میان شما برافراشتم و از حدود حلال و حرام، آگاهتان کردم و از عدالت خویش، جامهی عافیت بر تنتان پوشاندم و معروف را با گفتار و کردارم در میان شما گسترش دادم».
در واقع، توجه به مردم و دخیل دانستن آنان در حکومت، اندیشهای نو و تازه است و بیشتر پیشینیان به آن نمیاندیشیدند. امامت شیعه، نمونهی اعلای چنین تفکری است و عقیده به وجود عدالت در حاکم جامعه به عنوان مهمترین رکن اندیشههای سیاسی شیعی میتواند دلیل دیگری برای طرح این مسئله از سوی اندیشمندان اسلامی باشد. دیدگاه امام خمینی(ره) در باب عدالت نیز برخاسته از برداشتی است که از اسلام داشت. ایشان، اسلام را دینی میدانست که برای همهی بخشهای زندگی انسان در اجتماع یا خانواده یا وجود خودش، قوانین و مقرراتی دارد که مطابق با روحیه و خلق انسان است و آدمی در صورت عمل به آنها، به سعادت و کمال خواهد رسید. ایشان در باب عدالت فردی نیز در ادامهی روش فقیهان قبل از خود، عدالت را ملکهی راسخهای میداند که موجب ملازمت بر تقوا در ترک محرمات و انجام واجبات میشود. ایشان عدالت را فطری میداند و معتقد است:«حکمت آفریدگار بر این تعلق گرفته است که مردم به طریقهی عادلانه زندگی کنند و در حدود احکام الهی قدم بردارند. این حکمت، همیشگی و از سنتهای خداوند متعال و تغییرناپذیر است».
از آنجا که عدالت، فطری است و همیشه در نهاد آدمی وجود دارد، باید آن را زنده نگهداشت. امام خمینی (ره) برای این کار، تهذیب و تزکیهی نفس را پیشنهاد میکند و معتقد است تا وقتی نفس تربیت نشود و عدالت در نهاد انسان، استوار نگردد، تحقق آن در جامعه، شدنی نیست:«هر اصلاحی، نقطهی اولش، خود انسان است. اگر چنانچه خود انسان تربیت نشود، نمیتواند دیگران را تربیت کند. ... و امیدوارم که این مجاهدهی نفسانی برای همه ما حاصل بشود و به دنبال آن، مجاهده برای ساختن یک کشور».
در ادامهی بحث به سخنانی از امام خمینی(ره) اشاره میشود که ایشان در آنها به اقشار مختلف جامعه توصیه میکند خودسازی را فراموش نکنند. کتابهای اخلاقی و سیاسی امام نیز سرشار از دعوت به تهذیب و تزکیه نفس و غنیمت شمردن فرصت دنیا برای خودسازی است. ایشان همچون بسیاری از اندیشمندان مسلمان معتقد، بود که تحقق عدالت اجتماعی از مسیر عدالت فردی میگذرد. از جمله در خطابی به پاسداران بیان میکند که برای حفاظت از حکومت عدل، خود، باید عادل باشند. این کلام امام گویای این واقعیت است که ایشان، مردم را در تحقق عدالت سهیم میدانست، گرچه مهمترین راه تضمین این امر را عادل بودن حاکم جامعه میداند. وی با تأکید فراوان بر مسئول بودن هیئت حاکمه، از آنان میخواهد تا همسطح کمدرآمدترین اقشار جامعه زندگی کنند. فقیه واجد شرایط در اندیشهی امام، بنابراین، به عنوان جانشین امام معصوم، وسیلهای است در راه تحقق عدالت اجتماعی و از همینرو باید به صفات علم و عدالت متصف باشد.
با توجه به دیدگاه امام خمینی(ره)، با تشکیل حکومت و قرار گرفتن حاکم عادل در رأس امور، زمینههای تحقق عدالت فراهم میشود و تمامی کسانی که به گونهای مسئولیت امری را عهدهدار هستند، باید به قوانین جامعه احترام بگذارند. برای مثال، قاضی باید بر مبنای قوانین اسلام حکم کند و برنامهریزان امور مالی، مالیات ناعادلانه از کشاورزان نگیرند. در حکومتی که مردم و حاکمان، عادلانه رفتار کنند، قوانین به خوبی اجرا میشود و مساوات و برابری میان همه برقرار میگردد.
در اندیشهی امام خمینی(ره)، عدالت، شاخص اصلی اسلامیت و درستی عمل بهشمار میرود، به گونهای که اگر هیئت حاکمه و مردم عادل نباشند، نه عدالت سیاسی محقق میشود و نه عدالت فرهنگی و اقتصادی.
دراندیشهی سیاسی امام خمینی هدایت انسانها و تهذیب نفوس، غایت حقیقی قدرت سیاسی است. همچنانکه فساد حکومت، جامعه را به فساد میکشاند، حکومت صالح، جامعه را اصلاح میکند و این امر به آن بستگی دارد که راس حکومت شخصی صالح قرار بگیرد ایشان در این زمینه میفرماید:
«اگر یک انسان، یک شاه، یک رئیس مملکت، مهذب و صحیح باشد، آنهایی که اطرافش هستند، همه صحیح خواهند شد، آنها هم سرایت میکند صحت عملشان به پایینترها، یک وقت می بینید که اگر بیست سال یک حاکم عادل در بین مردم باشد، یک مملکت عادل پیدا میشود. اینکه ما فریاد می زنیم جمهوری اسلامی، برای این است که اسلام، فرد مهذب درست میکند. ... اگر یک حکومت صحیح در یک جایی باشد، مردم چون توجه به او دارند، آنها هم صحیح می شوند».
از نظر فقهی شرط عدالت، در موارد مشخصی، معتبر است، ولی فقیه در راس حکومت اسلامی تلاش می کند که در تداوم حرکت انبیا، «مکارم اخلاق» در کل جامعه گسترش یابد. به عبارت روشنتر ولی فقیه، از دیدگاه حضرت امام، یک معلم اخلاق در مسند حکمرانی است. نتیجهی حاکمیت فقیه عادل این است که بر شمار انسانهای عادل افزوده شود و همهی جامعه به تدریج، به صلاح دست یابد. جامعهای که از انسانهای عادل تشکیل یافته باشد، جامعهای عادل است. بر اساس همین نگرش ، حضرت امام اعتقاد دارند در جامعه ای که تحت هدایت یک حکومت اسلامی است، همه باید عادل شوند و هر کس در هر مقامی که قرار دارد باید پیشاپیش، خود را تزکیه کرده و عادل شده باشد.
لازمهی این امر نیز آن است که حاکمان و مربیان آینده جامعهی، پیشاپیش خود را «مهذب» کرده باشند و رسیدن به چنین مرتبتی ثمره اخلاق است. از این رو حضرت امام به ویژه در سخنان خود خطاب به روحانیون حوزههای علمیه همواره آنان را به تهذیب نفس دعوت می کرد که اوج این دعوت را در کتاب جهاد اکبر می توان دید.
حضرت امام در این کتاب، حوزههای علمیه را از خطرها و مسئولیتهایی که رویاروی روحانیون قرار دارد، آگاه میسازد و چنین هشدار می دهد:
«ایادی استعمار میخواهند تمام حیثیات اسلام را از بین ببرند و شما باید در مقابل ایستادگی کنید، و با حب نفس و حب جاه و کبر و غرور نمیتوان مقاومت کرد، عالم سو، عالم متوجه به دنیا، عالمی که در فکر حفظ مسند ریاست باشد، نمی تواند با دشمنان اسلام مبارزه نماید و ضررش از دیگران، بیشتر است. »
حضرت امام به روحانیون توصیه میفرماید: «مهذب شوید. شما میخواهید جامعهای را تهذیب و ارشاد کنید، کسی که نتواند خود را اصلاح و اداره کند چگونه میخواهد و میتواند دیگران را راهنمایی و اداره نماید؟ » حضرت امام به آفات بی توجهی روحانیت به تهذیب نفس چنین اشاره می کند:«تا مورد توجه مردم قرار نگرفتهاید فکری به حال خود نمایید. خدا نکند انسان پیش از آنکه خود را بسازد جامعه به او روی آورد و در میان مردم نفوذ و شخصیتی پیدا کند که خود را می بازد، خود را گم میکند. قبل از آنکه عنان اختیار از کف شما ربوده شود، خود را بسازید و اصلاح کنید».
برای ثبت نظر، لازم است ابتدا وارد حساب کاربری خود شوید.