این کتاب شامل فصل های ذیل است:
فصل اول: جهنم و توصیف آن
فصل دوم: کیفیت و کمیت عذاب های جهنم
فصل سوم: راه های ورود به جهنم
فصل چهارم: راه های نجات از جهنم
فصل پنجم: حکایاتی پیرامون جهنم
فصل ششم: جهنمیان در آیینه آیات الهی
در این کتاب می خوانیم که :
عذاب اخروى صرفا عذاب روحانى نیست بلکه شامل جسم نیز مىگردد ما معتقدیم که معاد روحانى و جسمانى است. چرا که: انسان موجودى دو ساحتى است که از دو بعد جسمانى و روحانى فراهم آمده به گونهاى که هر دو در حقیقت او دخیلاند و چنین نیست که یکى (مثلاً بعد جسمانى) جنبه عارضى و موقتى داشته باشد البته بعد روحانى انسان در مقایسه با ساحت جسمانى او از نوعى اصالت برخوردار است اما فرعیت بعد جسمانى لزوما به معناى خروج آن از حقیقت ذات آدمى نیست از این رو به بعضى عذابهاى جسمانى و روحانىدوزخ اشاره مىگردد.
عذابهاى جسمانى دوزخ
۱. آتش سوزان: مهمترین بعد عذاب دوزخ سوزانندگى آتش آن است و عموم اسامى دوزخ (مانند جحیم، سعید و سقر) به نوعى اشاره به این بعد از عذاب دارند. بىتردید آتش دوزخ تفاوتهایى اساسى با آتش دنیوى دارد از اینرو در قرآن به نار کبرى (آتش بزرگتر) شهرتیافته است، (سوره اعلى ۱۳ - ۱۱).
۲. غذا و نوشیدنى ناگوار. بر اساس آیات متعدد قرآنى به دوزخیان غذاهایى بسیار ناگوار و نوشیدنىهاى تلخ و سوزان مىخورانند که بر عذاب آنان مىافزاید،(غاشیه ۷ - ۴).
۳. لباس آتشین، لباس دوزخیان از جنس آتشسوزان است، (حج / ۱۹).
۴. بادهاى کشنده و سایههاى سوزان، (واقعه ۴۴ - ۴۱).
۵. اسارت در غل و زنجیر، (غافر ۷۲ - ۷۱).
عذابهاى روحانى
۱. حسرت بىپایان، اهل دوزخ پس از مشاهده تحقق وعدههاى الهى و آگاهى از فرجام نامبارک خویش و سرانجام نیکوى بهشتیان به حسرتى جانکاه دچار مىشوند که هیچگاه از شکنجه آن رهایى نخواهد داشت از اینرو روز رستاخیز یوم الحسرة نام گرفته است،(مریم / ۳۹).
۲. غم و اندوه بیکران، از دیگر آلام روحانى دوزخیان غم و اندوهى است که هماره روح و جان آنان را مىآزارد به گونهاى که تا ابد از شادى و شادمانى بى نصیب مىشوند، (حج - ۲۲).
۳. رسوایى و ذلت بزرگ، از آنجا که احوال انسانها در روز رستاخیز در معرض مشاهده فرشتگان و انبیاء دیگر انسانها قرار دارد محرومیت دوزخیان از بهشت و افکنده شدن آنان در دوزخ که با آشکار شدن باطن آنان و ظهور حقیقت اعمالشان همراه است رسوایى و خوارىجبرانناپذیرى به دنبال دارد که همواره روح و جان آنان را مىآزارد، (آلعمران - ۱۹۲).
۴. محرومیت از رحمت الهى. بى تردید بزرگترین نعمت و عذاب معنوى دوزخیان محرومیت آنان از الطاف و عنایات ویژه حق تعالى است آنان نعمت بزرگ حضور در بارگاه قرب پروردگار و مشاهده جمال او را از کف مىدهند و از لقاى حق بى نصیب مىمانند و مشمولبىمهرى و غضب او مىگردند و چه عذابى بالاتر و دردناکتر از این خواهد بود؟، (بقره - ۱۷۴؛ مطففین - ۱۵؛ ر.ک: آموزش کلام اسلامى ۲، محمد سعیدىمهر، صفحات ۳۳۳ تا ۳۲۹ -۲۵۶).
عذاب قبر جسمانى و روحانى است، ولى جسم و بدن برزخى معذب است نه بدن مادى و دنیایى. توضیح مطلب با توجه به دو نکته روشن مىشود:
۱ـ روح انسان پس از مرگ و انقطاع از بدن مادى، خود را با بدن برزخى و قالب مثالى مىیابد و مىبیند، در واقع روح آدمى با رفتن از حیات دنیوى به حیات برزخى، بدن مادى خود را رها کرده و با بدن مثالى خود متحد مىگردد، بدنى که متناسب بانظام برزخى بوده و اتحادش با روح قوىتر از اتحاد آن با بدن مادى در زندگى دنیوى است. قالب مثالى موجود در خواب مىتواند ما را به بدن برزخى تا حدودى هدایت کند چرا که هنگام خواب که تعلق روح به بدن مادى تا اندازهاى کم مىشود و از خدود مادى تا اندازهاى آزاد مىگردد، روح خود را با یک نوع تمثیل مثالى یافته و خود را با بدنى شبیه بدن مادى و دنیوى مىبیند و این دلیل روشنى است که روح انسان در صورت عدم تعلق به بدن مادى یا تعلق کمتر، قدرت تمثل به بدن مثالى را دارد. انسان در هنگام خواب و خواب دیدن خودش را با همان بدن مىبیند با همان شکل و تصویر و این حکایتگر وجود بدن مثالى و قالب برزخى است که با انتقال روح از این عالم مادى به نظام برزخى به وجود نیامده بلکه قبلاً هم در آن نظام وجود داشته ولى ما از آن محجوب بودهایم و اگر این حجاب را ـ که تعلق و توجه به نظام مادى و مادیات است ـ کنار زنیم هم اکنون نیز خود را در آن قالب مثال متمثل مىبینیم چنانکه درخواب تا حدودى که تعلق روح به بدن مادى که مىشود در عالم خواب و خواب دیدن در حالى که بدن مادى ما در رختخواب افتاده و در حال آرامش است. خود را با بدنى مشابه با این بدن یافته و سیرها و حرکتها و فهمها و دیدنىها و شنیدنىها و خوردنىها و خواستنها با آن داریم. (نک: استاد شجاعى، محمد، خواب و نشانهاى آن، مقدمه و تدوین محمدرضا کاشفى، کانون اندیشه جوان، تهران، چاپ دوم، ۱۳۷۹، صص ۵۸ـ۶۲)
ناگفته نماند که از نظر روایات وجود بدن برزخى امرى مسلم و قطعى است چنان که امام صادق(ع) فرمودند: «اما [ارواح مؤمنان [در بدنهایى شبیه بدنهاى دنیوى آنان است» (بحارالانوار، ج ۶، ص ۲۶۸، روایت ۱۱۹) یا در جاى دیگرى فرمودهاند: «ارواح انسانها به صورت جسدهاى دنیوى در درختى در بهشتاند» (همان، ص ۲۶۹، روایت ۱۲۱) که هر دو حکایتگر وجود بدن برزخى و مثالى در عالم برزخ است.
۲ـ میان قبر برزخى و قبر خاکى ارتباط خاصى حاکم است، یعنى میان روح انسان در برزخ و بدن مادى او در قبر خاکى ارتباط وجود دارد و این ارتباط، در اصل از ارتباط روح و بدن مادى که در طول زندگى دنیوى با یکدیگر یک نوع اتحاد داشتهاند سرچشمه مىگیرد که با قطع تعلق روح از بدن، پس از مرگ به کلى از میان نمىرود، بلکه یک نوع ارتباط در حد پایینترى میان روح برزخى و بدن خاکى و مادى وجود دارد البته نه در حد و اندازهاى که در زندگى دنیوى و در دوران تعلق روح به بدن بود و نه با آن کیفیت و کمیت بلکه در میزانى ضعیفتر و با کم و کیفى دیگر، از همین رو قبر خاکى با قبر و عالم برزخى روح ارتباطى دارد که جاها و نقاط دیگر این ارتباط را ندارد و به همین جهت است که علىرغم حضور روح در عالمى فوق ماده، زمان و مکان [برزخ] توجه خاصى به بدن مادى و به نقطهاى که بدن خاکى در آن است، دارد و بر اساس همین ارتباط میان قبر برزخى و قبر خاکى است که دستورات و احکام خاصى در باب قبر خاکى، تشییع جنازه، کفن، دفن، حرمت قبور، استحباب زیارت قبور، دعا، طلب رحمت و مغفرت بر سر قبور و نظایر آنها در شریعت اسلامى وجود دارد. ناگفته نماند که این ارتباط میان روح انسان در برزخ و بدن مادى او در قبر خاکى در ساعت و روزهاى اول مرگ، بیش از روزها و اوقات بعدى است و این به دلیل ألفت شدیدى است که روح با بدن مادى در این دنیا داشته که البته به تدریج با انس گرفتن روح با بدن برزخى و قالب مثالى از این توجه و ارتباط کاسته شده و ارتباط ضعیفى میان روح و بدن خاکى باقى مىماند.
برای ثبت نظر، لازم است ابتدا وارد حساب کاربری خود شوید.