مادام بواری کتاب « مادام بواری» نوشته « گوستاو فلوبر» توسط «سارا راکی » ترجمه و انتشارات هنارس آن‌ رامنتشر کرده است. کتاب مادام بواری نخستین و برجسته‌ترین اثر گوستاو فلوبر، نویسنده‌ی نامدار و رئالیست فرانسوی است که در دهه 1850 و پیش از ظهور عقاید روانشناختی نوین نظیر «فروید» و... با نگرشی واقع‌بینانه به انسان و روحیات او پرداخته و در آثارش واقعیت را از افسانه جدا کرده و کاملاً بی‌طرفانه به بیان عینی رفتار بشر می‌پردازد. رمان مادام بواری (Madame Bovary)، اهمیت ویژه‌ای در تاریخ ادبیات داستانی دارد و شاید بتوان گفت «اما بواری» یکی از مهم‌ترین شخصیت زن داستانی است که این چنین نظر روانشناسان و اهل ادبیات را جلب خود کرده و در طول تاریخ و از زمان چاپ این کتاب تحلیل‌های عمیق و همه‌جانبه در قالب کتاب و مقاله و پایان‌نامه از او ارائه شده است.

فروشنده هنارس
  • رده سنی بزرگسال
  • شابک 978-622-6179-35-5
  • تعداد جلد 1
  • موضوع ادبیات
  • ناشر هنارس
  • مترجم سارا راکی
  • نویسنده گوستاو فلوبر
  • تعداد صفحه 424
  • قطع رقعی
  • نوع صحافی جلد سخت

محصولات مشابه

در حال بارگذاری ...

نقد و بررسی اجمالی

گاهی زندگی بر وفق مراد نیست و آزار دهنده می شود، این یک حقیقت است و چاره ای هم نداریم چون قوانین زندگی را ما ننوشته ایم. با این حال زندگی شامل مجموعه ای از فراز و نشیب ها است. زندگی اما بواری (که با مادام بواری شناخته می شود) هم از این قاعده مستثنی نیست. البته بیشتر اوقات او در نشیب زندگی قرار دارد و هیچ گاه از داشته هایش خوشحال نیست. همیشه زندگی نسبت به او ناعادلانه به نظر می رسد و در این فکر است که چگونه زندگی اش می تواند بهتر شود. او تنها نیست و اکثر شخصیت های جذاب رمان هم نمی توانند به سادگی با جریان زندگی پیش بروند. آن ها از زندگی شان راضی نیستند و نمی توانند آن را آن گونه که هست قبول کنند.

در طول رمان مادام بواری، گوستاو فلوبر مداوم به خواننده یادآور می شود که زنان در این دوره می خواهند خودشان را بشناسانند و اصولا زنان در زندگی شان از دیدگاه مردان تعریف می شوند آن هم به عنوان موجوداتی که قدرتشان محدود است و نمی توانند مستقل زندگی کنند یا به دنبال علایق و اهداف خودشان بروند. از لحاظی، کل رمان کشمکشی برای اثبات آزادی و قدرت است، اگرچه شیوه هایی که اما استفاده می کند، از آن ارزش و شایستگی لازم دور می شود. اما سعی دارد زندگی جذاب تر و مهیج تری داشته باشد، زندگی که ابتدا توسط همسرش و سپس معشوق هایی که اعتمادشان را از دست می دهد، با شکست و ناکامی مواجه می شود. اما در خانه با چارلز، بیشتر وقتش را با نگاه کردن بیرون از پنجره می گذراند، به صورتی که بیشتر زندگی اش را به عنوان یک تماشاچی سپری می کند. اما برای تراژدی که برایش اتفاق می افتد، تا حد زیادی خودش مقصر است. او در تلاش هایش برای نمایش چیزی فراتر از توانش در خود، دچار ناامیدی و دلسردی روزافزونی می شود.

قهرمان داستان خودش را محصور در ازدواجی نافرجام می بیند، در جامعه ای محدود، زندگی خسته کننده و همراه با روزمرگی طی می کند. حاضر است هر کاری کند تا از این وضعیت رهایی یابد. او در مورد رهایی از این زندگی، رویا می بیند، رویای روزی که به زندگی جدیدی سرشار از هیجان و پر از شادی دست یافته باشد. با این حال هربار تلاش می کند زندگی اش را تغییر دهد باز هم به همان زندگی قبلی و خسته کننده قبلی برمیگردد. از این نظر مادام بواری رمان چندان خوش بینانه ای نیست.

او از همان کودکی عشقی کامل را در رویاهایش می بیند، عشق کاملی که یک زندگی سرشار از شادی را به او ببخشد. به وضوح مشخص است که این شادی ها در ذهن او تنها در صورت بودن مردی در کنارش دست یافتنی است. وقتی که اما در مایوس ترین وضعیت زندگی اش قرار دارد، در پایان رمان کمی قبل از این که اقدام به خودکشی کند، دوباره برای کمک، نگاهش به سوی مردان است. اغلب اوقات که از مردان درخواست کمک می کند، دست او را رد می کنند، حتی وقتی که برای رسیدن به پول لازم برای تسویه بدهی هایش، حاضر است تنش را بفروشد. اما به این باور نزدیک می شود که تنها منبع قدرت او جنسیتش و مسائل جنسی است. ولی حتی این راه هم نمی تواند او را از نابودی برهاند، و نهایتا پسری که عاشقش شده است برایش آرسنیک فراهم می کند.

 

مادام بواری با انعکاس افکار و احساسات و آرزوهایش، تصور موجود از زن کامل و ایده آل قرن نوزندهم را ارائه می دهد. قهرمان داستان همزمان هم زنی کامل و هم زنی ترسناک برای این دوره است. او زیباست، خانه دار خوبی است و از دور، یک زن فرمانبردار به نظر می آید، ولی در واقع او یک زناکار است، ولخرج و حتی فریبنده است. فلوبر از طریق زندگی اما بواری می خواهد نگاهی صمیمی و هدفمند به سختی های زن بودن در طول دوره های سرشار از محدودیت ها را به ما نشان دهد. 

فلوبر داستان زن بورژوای متعلق به طبقه متوسط جامعه را به تصویر می کشد که از زندگی خودش راضی نیست و به دنبال یافتن چیز بزرگتری است. خیال ها و رویاهایش درمورد زندگی افراد طبقه بالای جامعه همچون جشنی که او و چارلز در آن حاضر می شوند، در جنبه های غیرواقعی بودنش تا حدی طنزآمیز به نظر می رسد. در این مراسم هیچ کس به اما توجهی نمی کند اما او تا ماه ها پس از جشن هم می تواند تمامی جزئیات آن روز را در ذهنش تصویر کند.

همایز به درستی احساسات بورژوازی مد نظر فلوبر را به تصویر می کشد. همایز عاشق این است که در مورد مسائلی که به نظرش خیلی از آن ها سر در می آورد (که اینگونه هم نیست) اظهار فضل کند. برای نمونه این همایز است که مقاله ای درباره جراحی پا می خواند و چارلز را متقاعد می کند که با هم می توانند مشکل را حل کنند. بعدا بر بالین اما، همایز با دکتر متخصصی که از شهر روان آمده است صحبت می کند و شرح می دهد که چگونه تلاش کرده تا دهان اما را با وارد کردن لوله ای با دقت بررسی کند. خواننده می تواند  به خوبی نگاه بیزار دکتر را مجسم کند وقتی جواب می دهد که بهتر بود این کار را با وارد کردن انگشتانش در دهان اما انجام دهد.  فلوبر با اینکه به وضوح از طبقه بورژواها متنفر است، ولی قبول کرده است که بورژواها اغلب موفق می شوند. در پایان رمان هم، همایز به عنوان کسی که نشان لژیون دونور (بالاترین نشان افتخار در فرانسه) به او تعلق گرفته معرفی می شود.

شخصیت‌های داستان:

اما بوواری: «اِما» شخصیت اول داستان بوده و نام داستان از نام او گرفته شده‌است. او دختری شهرستانی است که انتظارات سیری ناپذیری از دنیای خود دارد و مشتاق زیبایی، ثروت، عشق و جامعه‌ای سطح بالاست. بخش عظیمی از داستان حول اختلافات میان ایده‌آل‌های خیالبافانه و جاه طلبانه اِما و واقعیت‌های زندگی روستایی او می‌چرخد، به خصوص که این قضایا او را به سوی دو عشق زناکارانه سوق داده و بدهی‌های قابل توجهی برایش به همراه می‌آورند، که سرانجام باعث می‌شود اِما اقدام به خودکشی بکند..

شارل بوواری: شارل بوواری، همسر اِما، مردی بسیار ساده و معمولی بوده و با توقعات خیالبافانه همسرش فاصله زیادی دارد. او پزشک روستای یونویل است ولی در این زمینه استعداد خاصی از خود نشان نداده و در واقع فاقد صلاحیت لازم برای پزشکی است. با وجود اینکه همه اهالی روستا از شهوترانی‌های اِما خبر دارند، شارل چیزی از این موضوع نمی‌داند و کنترلی روی همسرش ندارد، زیرا در واقع همیشه درگیر سروسامان دادن به خراب کاری‌های خودش است. او همسرش را می‌پرستد و او را زنی بی عیب و نقص می‌داند.

رودولف بولانگه: رودولف بولانگه روستایی ثروتمندی است که اما را هم به زنجیره طولانی معشوقه‌هایش اضافه کرده‌است. او علاقه شدیدی نسبت به اما در خود نمی‌بیند و در حالی که اما بیشتر و بیشتر وابسته او می‌شود، احساس دلزدگی و نگرانی از بی احتیاطی‌های اما در رودولف شدت می‌گیرد. بعد از اینکه آن دو تصمیم به فرار با یکدیگر می‌گیرند، رودولف در می‌یابد که قادر به این کار نیست، به ویژه به این خاطر که اما به تازگی صاحب دختری به نام «برت» شده‌است. به همین دلیل رودولف، در روز تعیین شده برای فرار به تنهایی از روستا می‌گریزد و اما را دچار شکست روحی شدیدی می‌کند.

لئون دوپوا: لئون دوپوا منشی جوانی از اهالی یونویل است. او پس از رودولف بولانگه دومین فردی است که با اما بوواری رابطه عاشقانه برقرار می‌کند.

آقای اومه: اومه داروساز روستا است. او عقاید ضد دینی و آتئیستی دارد.

آقای لورو: لورو تاجری حقه باز است که پی در پی اما را متقاعد به خرید جنس‌هایش کرده و از او می‌خواهد که پول آن‌ها را بعداً بپردازد. لورو با سودهای کلانی که روی وام‌های اما می‌کشد، مبلغ بدهی‌های او را بسیار بالا می‌برد و همین موضوع نقش مهمی در تصمیم اما به خودکشی دارد.

 

مادام بواری واقعی

مادام بوواری خود من هستم

ادامه مطلب

مشخصات فنی

مشخصات کتاب

  • نوع صحافی
    جلد سخت
  • قطع
    رقعی
  • تعداد صفحه
    424
  • نویسنده
    گوستاو فلوبر
  • مترجم
    سارا راکی
  • ناشر
    هنارس
  • موضوع
    ادبیات
  • تعداد جلد
    1
  • شابک
    978-622-6179-35-5
  • رده سنی
    بزرگسال
شما هم می‌توانید در مورد این کالا نظر بدهید.

برای ثبت نظر، لازم است ابتدا وارد حساب کاربری خود شوید.

بازگشت به بالا